ذهن خسته
سلام بر گل دلم حالت چه طوره نازنینم؟ وای که چقدر دلم می خواست می بودی و الان به جای خوندن این همه درس مشغول بازی با تو می بودم ... امتحانام از شنبه شروع میشه و همشون پشت سر همه و فوق العاده سنگین... متاسفانه برخلاف ترم های پیش که تو فرجه ها خوب می خوندم الان اصلا نخوندم و امروز شروع کردم به خوندن امتحان شنبه و دیدم وای که چقدر سخته و زیاد و چون من میان ترم نبودم باید دو تا کتاب امتحان بدم ... در کل حال جسمم و حال دلم هم خیلی خوش نیست ... البته خدا رو شکر بابت جمیع نعمت هایی که بهمون داده ... خلاصه دیگه بگم که باید برم شام بذارم ...
چقدر دلم می خواد تو یه سکوت عمیق بخوابم .... یه خوابی که من و از تموم دغدغه هام جدا کنه ... چقدر دلم می خواد کاری رو انجام بدم که دوست دارم ... انشالله این دو هفته ی امتحانا هم تموم شه و ترم یک ارشد با موفقیت به پایان برسه .... گرچه که هیچ سالی این گونه نبودم در درس هاااا ... و خدا کمک کنه تو کل زندگی انشالله و...
یا امام رضا محتاج دعاتون هستم و محتاج نگاه پر مهرتون