نفس منی
سلام بر گلپر من خوبی نفسم از وقتی خوابت و دیدم دیگه خیلی دلم برات تنگ میشه نازپرم .. اخه تو نفس منی عزیزکم . . .
امروز بابایی تا شب دانشگاه کلاس داشت ظهری زنگید که ناهار خوردی منم گفتم نه و یه هو دیدم نیم ساعت بعد داره در می زنه اره بابایی بود و به خاطر من نهار پیتزا پرپروک واسه ام گرفته بود و امده بود خونه .. الهی فدات شم عزیزم که این همه مهربونی ...
امشب هم نامزدیه دوستم مهسا است و انشالله می خوام برم و باید کم کم پاشم و اماده شم . راستی کار پایان نامه رو شروع کردم و 16 صفحه تایپ کردم افرین به خودم.
پی نوشت : رفتم نامزدی دوستم خدا رو شکر خوش گذشت و همه چی عالی بود الهی که همه ی جونا خوشبخت بشن. فردا هم صبح کلاس دارم اما اصلا حوصله رفتن ندارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی