سلام جوجو
سلام عزیزم سلام جوجوی من خوفی ؟ منم خوفم .... امروز از صبح دانشگاه بودم ناهار طبق معمول با بچه ها رفتیم هایپر استار و اواچی خوردیم اخه مهندسین دانشگاه علامه طباطبایی کلی فکر کردن و دانشگاه محترم ما رو بردن ته دنیا .. دهکده المپیک .. وچون اونجا خارج دنیاست فقط هایپر نزدیکه ... حالا میای انشاالله میبرمت .. دیگه اینکه دیر رسیدم و استاد تو رو دربایستی راهمون داد. البته استاد هم کلی حرصمون داد بابا اخه تشما تفسیر قران درس می دی یه ذره جذابیت کلام داشته باش و جواب سوال بچه ها رو درست بده نه اینکه ... ای خدا .. ادم حرف دلش و به کی بگه ؟؟؟ بعدم عصر رفتم پیش ... و شام با بابا رفتیم عدنان. الانم مشغول دیدن شهریاریم . چه دفتر خاطراتی شد. فردا هم روز معلمه و طبق معمول به معلمام پیام دادم : معلم مهربانم سپاس از عمق جانم به پاس وجود گهربارتان. روزتان مبارک .