سلام بر امام رئوفم ....
سلام امام رضا جونم ... سلام مولای خوبی ها و مهربونی های من ... سلام امام رئوفی که ایستادن روبروی ضریح مطهرتون غم رو از دلها میبره ... سلام اقای عزیزی که حرف دل همه رو به وسعت تموم گوش های دنیا می شنوید و جواب میدید... سلام بر امامی که چشم امیدم همیشه به لطف و کرمشون بوده و هست و خواهد بود انشالله...
اقا جونم خیلی دلم براتون تنگ شده نمی دونم چرا اما .... دلم می خواد بیام روبروی ضریح مطهرتون و ببارم و حرف بزنم و ... تا مثل همیشه مثل بال کبوترا سبک بشم و پرواز کنم ....
هر وقت ازتون خواستم ما رو بطلبین دست رد به سینه مون نزدین که اینم از کرامت و بزرگیتونه اگه صلاحمونه بازم به این بنده های پر از گناه خدا ، یه نگاه مهربون کنید و دعوتمون .... گرچه که ما بدترین مهمونای درگاهتون هستیم اما مطمئنیم مولای ما ، سرور تمام خوبی ها و مهربونی هاست ...
قدر اسمونا .. نه... تا خود خدا که من و بهش میرسونید ... دوستتون دارم . خاک پاتون رو می بوسم و به امید دیدار روی ماهتون ثانیه ها رو میشمارم ....