فاطمه جانمانفاطمه جانمان، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

نفس طلایی

خدای مهربونم...

1390/10/6 22:13
نویسنده : مامانی
217 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جونم عمرم عشقم.... حالت خوبه نفس طلایی ؟ منم خوبم خدا رو شکر .... امروز صبح اخرین 3 شنبه بود و جالب اینجا بود که بچه ها تقریبا همه بودن اما استاد اول که دیر امد و زود رفت و استاد بعدی زحمت نکشیدن و تا دهکده المپیک تشریف نیاوردن ... اشکال نداره که برف و ترافیک و سختی مال دانشجو هاست تا اونها رو بزرگ کنه ... خدایی نکرده بعضی ازین اساتید اذیت میشن اخه .... ( شرمنده دلم پر بود هزار تا واسه همین نوشتم و نوشتم تا یادت بمونه هر کجا و تو هر پستی بودی خودت و انسان باشی و حق و وقت و شعور همه برات مهم باشه نفسم )

خلاصه بعدش با دوستان یه سر رفتیم بیرون و بعدم رفتم خونه ی مامان جون و جات خالی کلی خوابیدم خواب... وای از شدت وحشتناکی امتحانا فکر کنم بی خیال شدم ... البته از فردا انشاالله جدی و خوب شروع می کنم ... خدای ما بزرگتر از اون چیزیه که ما فکر می کنیم....لبخند 

خلاصه از وقتی هم رسیدیم خونه شام کوکو سبزی گذاشتم و ظرفا رو شستم و الانم باید برم سر کار تفسیر نقاشی ... شایدم برم تا ثریا رو ببینم چشمک

خدای مهربونم بسیار به نگاه پر مهرت محتاجم....قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان آریان جون
6 دی 90 23:23
همیدوارم تو درسات موفق باشی عزیزم
mamani helena
7 دی 90 11:31
salam dostam vay delam koko sabzi khast
خاله جون احمد
7 دی 90 11:45
واي ... هوس كوكو سبزي كردم
مامان حسین
7 دی 90 21:52
سلام اگه دوست داشتین به کد 174 هم رای بدین ممنونم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس طلایی می باشد