دوست من
سلام کوچولوی قشنگم خوبی ؟ منم خوبم امروز یه روز پر از کار بود صبح رفتم دم دانشگاه و با فایزه جون دوستم رفتیم خونه ی یکی دیگه از دوستامون که تازه ازدواج کرده خیلی زحمت کشیده بود و خلاصه کلی خوش گذشت بعدم با هم بر گشتیم و رفتم خونه ی مامان جون .
بابایی حدود 10 امد دنبالم هوراااااااااا نمایشگاه تموم شد عوض این همه سختی هم من دیروز رفتم و کلی سی دی خریدم بابایی هم امروز کلی سی دی های مفید و جالب برام خریده بود دست گلش بی بلا انشاالله با هم بریم کربلا
از الان دلم برا مامان جون اینا تنگ شده اخه دیگه فردا اینا باید برم دانشگاه و نمیتونم برم اونجا...
راستی پنجشنبه خاله طاهره ی من شام دعوتمون کرده بود یعنی همه ی عروس و داماد های فامیل بودن و ما رو هم جزء تازه عروس ها به حساب اورده بودن و کلی هم زحمت کشیده بودن و حسابی خوش گذشت البته و صد البته که جای شما حسابی خالی بود نازنینم ...
دوستت دارم هزار تا
ذ