عزیز دلم
سلام عزیز دلم خوبی ؟ منم خوبم خدا رو شکر دلم برات و برای وبت خیلی تنگ شده بود اما دیگه مدرسه ها وا شده ..... دیگه چه خبرا؟ دیروز رفتم کتابام و خریدم یکی از ارزو های مامانت می دونی چیه ؟ اینکه یه کتاب فروشی داشته باشم و خودم بشینم توش از صبح تا شب کتاب بخونم کتابای جالب و قشنگ ... وای چه ارزوی قشنگی حتی فکر بهش هم لذت بخشه
راستی یادته تابستون تا ظهر می خوابیدم الان بیا من و ببین همه کلاسام صبح زوده و همش صبحای زود پا میشم و سر کلاس دلم می خواد بخوابم البته چون کلاسام و دوست دارم بیدار می مونم ها ......
خلاصه فردا جشن تولد دختر دایی هامه و ما هم دعوتیم و شنبه احتمالا میرم خونه ی دوستم البته هنوز قطعی نیست .... دیروز هم با فایزه جون دوست گلم رفتیم بیرون و خیلی خوش گذشت ...
دیگه حرف خاصی ندارم که بزنم البته فعلا نگران نباش تا شب کلی حرف برات پیدا می کنم فعلا پیش به سوی اسیب شناسی روانی 2 بخش اختلالات شخصیت که باید الان بخونمش هورااااااااااااااااااا
دوستت دارم برام تو بهشت خیلی دعا کن ( حرف دلم و الان فقط تو یه نفر می دونی و می فهمی )