خرید مدرسه ...

1390/7/2 17:02

نویسنده : مامانی

281 بازدید

اشتراک گذاری

سلام نازنینم چقدر امروز حرف از مدرسه رفتن زدم با اینکه نهار مهمون داشتم خاله فاطمه اینا ، اما باز چند باری امدم پیشت اخه هنوز هیچی نشده دلم می خواد برات تنگ شه که دیگه نمی تونم زود زود بیام پیشت.... اما الان بابایی بهم گفت برم کیف دانشگاه و ورق پاپکو بخریم .... منم تو پوست خودم نمی گنجم ... هوراااااااااااااا خرید مدرسه (دانشگاه )

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان آریان جون
2 مهر 90 23:06

وای خوش به حالت.منم دلم خیلی برا روزای دانشگاه تنگیده. این روزا وسایل مدرسه رو که می بینم دلم آب میشه

مامان آناهل
3 مهر 90 9:57

یادمه دانشگاه که بودیم روز اول مهر توی راهرو بوی مغازه های کیف و کفش میپیچید. یادش بخیر .

مامان مسافر كوچولو
3 مهر 90 14:58

اره واقعا. چه روزهايي بود .نفس طلايي از تو بهشت دعا كن كه منم تو نتيجه تكميل ظرفيت ارشد قبول شم. اخه دوست ندارم از فضاي درس و دانشگاه فاصله بگيرم.

مامان آبتین
9 مهر 90 8:42

منم از خرید مدرسه خیلی لذت می برم و هنوز گاهی وقتا برا خودم چیزای بچه گونه می خرم و می گم بعدا می دمش به آبتین اخه روم نمیشه ازش استفاده کنم

نفس طلایی

خرید مدرسه ...

نظرات (4)

مطلب بعدی

مطلب قبلی