فاطمه جانمانفاطمه جانمان، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

نفس طلایی

پروانه ی کوچولو

1390/6/22 22:55
نویسنده : مامانی
305 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پروانه ی من خوبی ؟ منم خوبم خدا رو شکر... امشب دیر رسیدیم خونه و چون من شام درست نکرده بودم بابایی و شام پرپروک مهمون کردم بابا دست خوذم بی بلا انشاالله برم کربلا البته با شوشو هاااااااااااچشمک

(راستی همین الان یکی از دوستام اس ام اس بهم داد که انگار ازم طلب کاره ؟ چرا بعضی ها بلد نیستن طوری صحبت کنن که دل بقیه رو نشکونن ، نمی دونم شاید هم دل من خیلی نازک و حساسه ، به قول سهراب سپهری : به سراغ من اگر می ایید نرم و اهسته بیایید    مبادا که ترک بردارد شیشه ی نازک تنهایی من.... )

(راستش مامانی  من دلم از دست دوستایی که چهار سال باهاشون دوست صمیمی بودم خیلی پره ، دوستایی که یه هو یه روزه با شنیدن خبر ازدواج من ازم بریدن... نمی دونم چرا ؟ خیلی دلم شکسته اون قدر که حالا بعد از سه سال هم از یادم بیرون نرفته... بازم شاید من خیلی .... )

اصلا ولش کن ببین یه اس ام اس این پستمون و داره خراب می کنه ها...

حالا بیا ازش یه نکته ی اخلاقی بگیریم : بیا و با خودت یه قرار بذار بیا و به خودت قول بده هر جا که بودی ادم باشی ، هر جا و با هر کی بودی از صمیم قلب دوستش داشته باشی و وقتی با یکی پیمان دوستی بستی تا اخرش تو غم و شادی کنارش بمونی !!!!!!!!!!!

چه مامانی شدم باز!مژه

                           پروانه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

بابای مهرسا
22 شهریور 90 23:14
ممنون دوست عزیز..دست شما درد نکنه... خدایا مراقب نفس طلایی تو بهشت باش
مسافر كوچولو
22 شهریور 90 23:31
چه پروانه نازي.
زهره مامان هلیا
22 شهریور 90 23:36
سلام خانومی مارو لینک نکردی


سلام ببشید الان زودی لینک می کنم
زهره مامان هلیا
22 شهریور 90 23:51
ممنون هلیا به معنی دختر خورشیده
مامان محمدصدرا
23 شهریور 90 0:07
من ماز این دوستها داشتم ها!

دیگه نمیخوام اسمشون هم بیارم !

3 ماه تمومه به هرکدومشون زنگ میزنم جواب نمیدن !

یکیشون هنر فرموده برام اس زده :
و دیگر هیچ......!

حالا یعنی چی ؟؟؟؟؟حتما خودش میدونه که مطمئنم نمیدونه!


تازه بعد از تموم شدن پست این دوست بنده حسابی روی اعصاب من راه می رفت.... نمی دونم اما من همیشه می گم کاش ادم های مقابلم به اشتباهشون پی ببرن...
شیپلپلون
23 شهریور 90 0:24
چه جالب حدسم درست از آب در اومد .از نوشته هاتون اینطور برداشت کرده بودم.آخه منم روانشناسی خوندم البته صنعتی .نمی دونم چرا بچه های این رشته واسه آدم دوست نمی شن برعکس اسمشون تازه یه کارایی هم میکنن که اسمشو فقط میشه خیانت گذاشت .تازه ارشد که ایشالا قبول شدی بدترم میشه .شاید رقابت شدید بینشون عاملش باشه.جالبه که سر موضوعات بیخودی رقابت و حسادت هم میکنن

اره تو هر جایی همیشه این ادم ها هستن ، الهی که ما این طوری نشیم
مامان آریان جون
23 شهریور 90 0:52
خانومی آدم دوستاشو دیر یا زود بالاخره میشناسه بخاطر این جور ادما هم اعصاب خودتو خورد نکن عزیزم.


واقعا اتفاقا دیشب داشتم به شوشو همین و می گفتم اما امان از دل .....
مامان نائیریکا
23 شهریور 90 2:51
مواظب چینی نازک تنهایت باش


ممنونم
مامان آبتین
23 شهریور 90 15:31
بی خیال یه همچین دوستایی اصلا باهاشون رابطه نداشته باشی بهتره گلم


خدا رو شکر که دوست گلی مثل شما دارم
رادین
25 شهریور 90 14:42
سلام هر اتفاقی که در زندگی ما می افته می تونه تجربه ای بشه برای آینده. زندگی تشکیل شده از روابط و بازخورد روابط گذشته که می تونه تجربه بشه برای پیدا کردن دوستان خوب در آینده. هیچ انسانی نمی تونه ادعا کنه که همه دوستایی که تا حالا انتخاب کرده بهترین بودن ولی اینو به جرات میگم که بعضی از دوستایی که اخلاق ناسازگار دارن در حقیقت دارن به تو تجربه ای جدید میدن برای پیدا کردن دوستای بهتر در آینده. پس همونطور که مثبت اندیشی از تمام نوشته هات پیداست، نگران از بین رفتن این نوع دوستیا نباش و به قول خودت نکات اخلاقی اون را برای خودت هایلایت کن. موفق و پیروز باشی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس طلایی می باشد