فاطمه جانمانفاطمه جانمان، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

نفس طلایی

شب های احیاء

1392/5/11 2:41
نویسنده : مامانی
302 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر گل دلم ... نازکم ... خوبی؟ ما هم به لطف خدا خوب هستیم ... 

امدم از شبهای احیاء امسال بگم و از غربتی که دل ادم رو به درد می اورد ... و از نبود حاج اقا مجتبی تهرانی عزیز که جگرمان را سوزاند ... و از نبود نفس حق حاج اقا موقع دعا که ادم رو به فکر می انداخت که ایا استغفارم قبول شد یا نه ....؟ می دونی چرا؟ چون (فکر کنم همه ادمایی که پا منبری حاج اقا بودن این و قبول دارن) که وقتی از شب قدر حاج اقا بر می گشتی می شدی عین یه پرنده ... سبک و اماده پرواز ... اونقدر نفسشون حق بود و نزد خدا ابرو دار که مطمئن می شدی حتما خدا صدات و شنیده ... 

ای امان ...

امسال هم به لطف خدا به رسم معرفت هر سه شب رو رفتیم مسجد جامع بازار .. جای حاج اقا مجتبی خیلی خالی بود اما الحق و الانصاف که پسر کو که دارد نشان از پدر رو می شد در سخنرانی و قران به سر گرفتن پسر بزرگوارشون، حاج حسین اقا دید ... الحمدلله مراسم امسال هم بسیار با شکوه بود ... 

نوشتم چون خیلی دلم برای یا الرحم الراحمین ها... یا غفارالذنوب... یا ستار العیوب گفتن ها ی حاج اقا تنگ شده ... نوشتم چون داغدارم .... داغدار حاج اقا مجتبی ... 

خوشحالم و از خدا ممنون که حاج اقا عقدمون و خوندن و برای 7 نسل بعدمون دعا کردن و...

حاج اقا همیشه می گفتید التماس دعا دارم اما الان من می گم که از شما التماس دعا دارم ... خواهش می کنم در بهشت برزخی ما رو هم دعا کنید که سخت محتاجیم .... 

برای شادی روح حاج اقا مجتبی تهرانی فاتحه همراه با صلوات قرائت کنیم ... اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ... بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم .......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

سارا
11 مرداد 92 15:27
دلم گرفت و اشکم سرازیر شد
یاد پارسال افتادم که چقدر بهم خوش گذشت.چقدر سبک بودم وقتی داشتیم برمیگشتیم
با اونهمه گناهی که کرده بودم چقدر بی گناه بودم وقت سحر
خدا بیامرزتشون
امیدوارم قسمتم بشه تا سال دیگه زنده باشم و این روزها رو درک بکنم امسال که نشد


اره واقعا یادش بخیر ... انشالله سال بعد با پسری
مامان ریحان جیگر
11 مرداد 92 15:38
طاعات و عباداتتون قبول حضرت حق


انشالله
الهام مامان رامیلا
11 مرداد 92 16:36
قبول حق باشه عزیزم


انشالله
فرشته
11 مرداد 92 16:59
سلام عزیزم عزاداری هات قبول باشه گلم
ذلم خیلی گرفت انشاالله حاجت روا بشی
انشاالله خدا خودش دلمون رو آروم کنه
چه سعادتی داشتی که خطبه عقدت رو حاج اقا خونده بودند...


سلام دوستم اره واقعا معتقدم خدا خیلی دوستمون داشت
سارا
12 مرداد 92 1:43
باور کن زیاد میام اما واسه نوشتن یکم بی حالم


عزیزی
لی لی
12 مرداد 92 3:23
من که سعادت نداشتم پای منبرها حاج آقا باشم ولی خیلی تعریفشون رو شنیدم
نمیگم روحشون شاد که یقینا شاد ِ
اما فاتحه رو خوندم
عزیزززززززززم التماس دعا


محتاج دعااا
شیرین مامان جانان و آوا
14 مرداد 92 2:08

fatehe khandim o be haletan ghebte khordim! eltemase doa!


ممنونم محتاج دعا
طاهره سادات
15 مرداد 92 16:45
خوش بسعادتتون که خطبه ی عقدتون رو حاج آقا خوندن. قطعا تضمین کننده ی زندگیتونه...
ایشالا خطبه ی عقد نفس طلایی تون رو پسرشون بخونن !


ممنونم
مامان فاطمه
2 شهریور 92 11:47
منم با شما همدردم به گفته يه بزرگي روح اين بزرگان در برزخ بيشتر ميتونن از ما دستگيري كنن. انشاآلله خدا خودش راه درس زندگي كردن و بندگي و طاعت واقعي رو بهمون نشون بده.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس طلایی می باشد