سلامی چو بوی خوش آشنایی
سلام بر گل دلم حالت چه طوره ناز بلای من خوبی ؟ منم خوبم خدا رو شکر ... الحمدلله اون ویروس بد که همه ی خانواده رو چند روز از پا انداخت کم کم از تنم داره میره بیرون ... از کارام بگم که سمینار و شنبه ارائه دارم انشالله امروز باید کاراش و تموم کنم پرینت و پاور پوینتش .... از پایان نامه هم فعلا خبری نیست چون اول باید سمینارم تموم شه انشالله از فردا یا سه شنبه جدی میرم سراغش البته خدا رو شکر مشغولش بودما ولی این چند روز بی خیال شدم ... درسام هم که یه فصل مددکاری خوندم وای خیلی زیاد و خیلی سخته ... خدا کمک کنه ... تفسیر قران هم که اولین امتحانه و باید شروع کنم به خوندن ... این جوری خیلی سخته چون هم باید بخونی و درسات و حفظ کنی هم باید کارای عملی انجام بدی ... ذهن ادم متمرکز نمی شه ... حالا برام دعا کن .... باشه ... مرسی عسلم.
دیروز خاله جونا ناهار امدن اینجا و بعد ناهار رفتیم پیش عزیز جون بنده ی خدا خیلی داره اذیت میشه ... خدا کمکش کنه و شفای خیر بهش بده ...
دیگه اینکه این چند روز بابایی همش سر کاره و من تهنام .... خوب غصه می خورم خوب... اما خدا بزرگه ....
دیگه اینکه دوستت دارم ... برات دعا می کنم ... برام دعا کن . بوس برای نفس طلایی خودم