فاطمه جانمانفاطمه جانمان، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

نفس طلایی

هم خوب هم بد

1391/1/19 16:05
نویسنده : مامانی
275 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل نازم حالت خوبه ؟ منم خوبم خدا رو شکر تازه از دانشگاه رسیدم و خیلی خسته ام اما باید بلند شم یا علی بگم و هم شام بذارم و هم خونه رو جمع و جور کنم اخه من و بابایی حسابی اروپایی شام می خوریم و نهایت تا 6 باید بخوریم چون معمولا بابایی نهار نمی خوره و وقتی میاد واقعا خسته است . بگذریم...

همون طور که گفتم دیروز تولد بابایی جون شما بود و دوست من فایزه جون و شوهرش برای یه کاری امدن سمت خونه ما ... جات خالی منم شام به مناسبت تولد بابایی همه رو مهمون کردم و با هم رفتیم فرحزاد و شام و اونجا بودیم البته تا حدود 12 ... و خدا رو شکر خیلی خوش گذشت و... این از خوبش لبخند و اما ....

دیروز فهمیدم که حال مادر بزرگم خوب نیست و البته عصر رفتیم دیدنشون ولی هنوز وضعیتشون معلوم نیست و خیلی محتاج دعا هستیم .گریه

دیگه اینکه الان که رسیدم خونه پرده ها رو زدم کنار و خونه حسابی روشن شد اما تو همین چند لحظه که دارم می نویسم هوا ابری شد و خونه تاریک ... 

اسمون چرا دلت گرفته اخه ؟؟؟ناراحت

پیش به سوی کارای خونه و شام خورشت قیمه ... هوراااااااااااااااانیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

عارفه
19 فروردین 91 16:24
خدا قوت
نسترن
19 فروردین 91 16:24
حسابی عزیزم خسته نباشی تولد شوشوت بازهم مبارک انشالله مادرجونت هم زودتر خوب میشن
فاطمه سادات
19 فروردین 91 19:16
فدااات ایشالله شفا پیدا کنن مادربزرگ... افرین خانم کدبانو
زهره مامان آریان جون
20 فروردین 91 0:50
تولد همسری مبارک.انشا... سالیان سال درکنار هم به خوشی زندگی کنید. برای مریضتون هم دعا می کنیم
نرگسی
20 فروردین 91 17:28
دستت درد نکنه .. خسته نباشی .. قیمه هم نوش جان ..
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس طلایی می باشد