فاطمه جانمانفاطمه جانمان، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

نفس طلایی

خاطرات سفر 1

1390/6/15 22:11
نویسنده : مامانی
247 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزکم خوبی نازدونه ؟ خوبی گل خونه ؟

منم خوبم الحمدلله امروز از صبح امدم خونه مامان جون اینا و تموم خاله ها و دایی اینا هم اینجا بودم الان هم کم کم دارن شام و اماده می کنن و من امدم یه گوشه تا برات یه ذره بنویسم ناز گل پری من 

خوب حالا بگم از سفر که الحمدلله خیلی خوش گذشت صبح سه شنبه راه افتادیم سمت مشهد مقدس و البته قبلش سحری خوردیم اما وقتی دیوار های شهر و رد کردیم شروع کردیم به خوردن خصوصا از پسته تازه های دامغان نمی شد گذشتچشمک خلاصه نهار رو هم سبزوار خوردیم که البته با اینکه بهترین رستوران شهر بود اما من غذاشو دوست نداشتم و بعد حدوداساعت 6 رسیدیم مشهد مقدس. البته تو راه به یه گروه شتر هم برخورد کردیم و ماشین و نگه داشتیم و رفتیم سراغشون اما هر چی ما میرفتیم اونها ازمون دورتر می شدن یه هو دیدیم یه عالمه از جاده دور شدیم و من گفتم بسه دیگه بریم ، خلاصه فقط تونستیم ازشون عکس بندازیم لبخند بعد از رسیدن به مشهد من رفتم حرم و شوشو ی گلم هم رفت دنبال هتل چون سفرمون یه هو شده بود از تهران نتونستیم رزو کنیم خلاصه من کلی تو حرم حال کردم اما طفلک معین خیلی اذیت شد تا هتل پیدا کنه اما دست گلش درد نکنه یه جای خوب پیدا کرد هتل آتی البته یه ذره دور بود اما سرویس داشت . خلاصه بعد از رسیدن به هتل شام خوردیم و لالا کردیم خواب

فردا صبحش هم رفتیم سمت حرم و بعد از ظهر رفتیم سمت شاندیز و شام رفتیم پدیده شاندیز ، غذاش خوب بود و محیط قشنگی داشت و بعد هم تو غرفه کشی ماهانه و هم روزانه اش شرکت کردیم و کلی تو غرقه کشی روزانه اش خندیدیم از دست مجری اش خیلی عالی اجرا می کردنیشخند

بعدش هم حدود یک رسیدیم هتل ، فرداش یعنی پنجشنبه صبح رفتیم مرکز خرید الماس شرق و یه مقداری خرید کردیم و نهار رفتیم رستوران کریم و پسران که بهترین غذا خوری شهره و غذاش عالیه ، بعد از ظهر هم یه مقداری استراحت کردیم و شب برای نماز مغرب و دعای کمیل رفتیم حرم که الحمدلله خیلی عالی بود اما حدود 12 رسیدیم هتل و شام هتل دیگه تموم شده بود و رفتیم فست فود ترنج و خیلی دیر غذاش اماده شد و دوباره حدود 2 رسیدیم هتل و از خستگی غش کرده بودیم ....

(خوب این از خاطرات دو روز اول سفر که الحمدلله خیلی عالی بود و نمیشه تو چند خط تموم شیرینی ها و خوشی هاش و تو قالب چند واژه گفت ، فقط اینکه معین جون ممنونم بعدا دوباره بقیه اش و برات می نویسم گل پری من ) 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

بابای مهرسا
15 شهریور 90 22:30

زیارت قبول



ممنونم
مهنوش
15 شهریور 90 22:58
سلام مامان نفس طلایی خوشحالم که به سلامتی برگشتی وکلی بهت خوش گذشته....یه خبر بهت بدم نی نی جونم pesare بعد از 6ماه بلاخره فهمیدیم.


ممنونم واااااااااااااااای مبارک باشه
مامان آرین
16 شهریور 90 0:06
سلام دوستم ،زیارت قبول
خدا رو شکر که بهتون خوش گذشته.ایشالا همیشه مسافرتهای خوب خوب بری البته همراه شوشو و نی نی


سلام عزیزم ممنونم
زهره مامان هلیا
16 شهریور 90 0:10
سلام زیارت قبول خانومی همیشه به سفروشادی



سلام ممنونم
رادین
16 شهریور 90 12:11
خوشحالم از اینکه سفر بهتون خوش گذشته و الان سالم و سلامت به شهر خودتون برگشتید.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس طلایی می باشد